کانال تلگرامی
کانون
مدافعان حقوق کارگر راه اندازی شد.
از طریق لینک زیر
می توانید
به آن بپیوندید.
طرح
تحول نظام
سلامت: طرح
تحول درآمد
پزشکان!
الف - پگاه
دولت یازدهم
طرح تحول نظام
سلامت را از 15
اردیبهشت 1393 با
رویکردهایی
از جمله: حفاظت
مالی از مردم،کاهش
پرداخت بیماران
بستری، ارتقای
کیفیت خدمات ویزیت
و ایجاد عدالت
در دسترسی به
خدمات سلامت،
حمایت مالی از
بیماران صعبالعلاج
و نیازمند،
سهولت
تهیه داروو
ارتقای کیفیت
خدمات بیمارستانی،
واقعی کردن
تعرفههای
پزشکی و کاهش
زیرمیزی
پزشکان ... آغاز
کرد. این طرح
در 540 بیمارستان
دولتی از 800 بیمارستان
اجرا شد.
طی 3
سال گذشته این
طرح نه تنها
به هیچ کدام
از این اهداف
نرسید بلکه به
منجلابی تبدیل
شد که اثرات
منفی آن به سایر
ساختارهای
اقتصادی
اجتماعی نیز
گسترش یافت.
طرحی که حتی
بنا به اذعان
برخی از مسئولین
نیز طرحی
ورشکسته است
که با بحران شدید
تامین منابع
مالی مواجه
گردیده است. این
طرح در طی 3 سال
هزینهای
بالغ بر 130 هزار
میلیارد
تومان داشته
که این هزینه
از محل قطع یارانه
کالاهای اساسی تامین
شده و از این
رو بیشترین
فشار به نیروهای
فرودست جامعه
وارد شده است.
این طرح با
تحمیل هزینهای بالغ
بر 100 هزار میلیارد
تومان به بیمهها
باعث ورشکستگی
بیمهها
شده است.
در
واقع قربانی
اصلی طرح
سلامت کلیه
مزدبگیران
اعم از کارگر،
پرستار،
معلم،
بازنشسته، مستمری
بگیر و کلیهی
مالیاتدهندگانی
هستند که هزینههای
کلان این طرح
را در واقع
آنان پرداخت
کرده اند. در طی
این 3 سال سهم
پرداخت هزینههای
درمانی دربخش
خصوصی حداقل
رشد 300 درصدی
داشته و در
بخشهای
دولتی هم علیرغم
آنکه بار اصلی
هزینههای
درمان البته
به صورت
نامحسوس و غیر
مستقیم از جیب
مردم پرداخت
شده، بیماران
باید در صفهای
طولانی منتظر
باشند یا به
دلیل نبود تخت
باالاجبار به
مراکز خصوصی
مراجعه کنند
که البته همین
وضعیت
نابسامان هم
به دلیل
مشکلات اساسی
پیش آمده
تداومی
نخواهد داشت.
از جمله بیمارستان
نمازی شیراز
اعلام کرده که
با توجه به
معوقات 13 ماهه
دیگر قادر به
ارائه خدمات
به بیماران نیست.
لغو قرارداد
دو بیمارستان
گلسار و قائم
رشت با بیمه
سلامت و خود
داری از پذیرش
بیماران، یا
طرح اینکه از
بیمهشدگان
طرح سلامت نیز
حق بیمهای
با درصدهای
مختلف حتی تا
سقف 100% دریافت
خواهد شد. طرح
تحول در واقع
پوششی برای
افزایش تعرفهها و
تحمیل هزینههای
سنگین بر سفرههای
مردم بود در 4
سال اخیر
تعرفه مراکز
دولتی 3 برابر
و تعرفه مراکز
خصوصی 12 برابر
افزایش یافته
است. بر خلاف
تصور عموم هزینههای
درمان در طرح
تحول نه تنها
کاهش پیدا
نکرده بلکه
افزایش چشم گیری
یافته و منابع
تزریق شده در
وزارت بهداشت
به بهانه ی
اجرای این
طرح، بیش از
همه در جهت
تامین منافع
راس هرم نظام
پزشک سالار و
افزایش درآمد
آنان به کار
گرفته شده
است: به نام
مردم به کام
پزشکان. به همین
دلیل است که
حساب ملی
سلامت که
سالانه منتشر
می شد و آماری
از وضعیت
بهداشت و هزینههای
آن را مطرح می
کرد دقیقا از
سال 93 یعنی
شروع طرح تحول
منتشر نشد.
نگاهی به آمار
تامین منابع
بودجه ی طرح
تحول واقعیت
بار مالی که
بر دوش مردم
گذاشته شده را
به خوبی نشان
می دهد:
- هر نفر
در سال 96 باید
حدود 800 هزار
تومان بابت
اجرای طرح
تحول پرداخت
کند و طی 3 سال
گذشته هر
خانوار
سالانه 700 هزار
تومان بابت این
طرح پرداخت
کرده است.
- هر
نفر به ازای
هر لیتر بنزین
شخصی 30 تومان یعنی
در کل روزانه 20
میلیارد
تومان بابت
طرح تحول
پرداخت کرده
است.
- 10%
افزایش برق و
گاز خانگی برای
طرح تحول
استفاده شده
است.
- 1% از
محل خریدهای
روزانه بابت
ارزش افزوده
کم شده و به
حساب طرح تحول
ریخته شده یعنی
حدود 4000 میلیارد
تومان در سال.
- 10
هزار میلیارد
تومان از جیب
کارکنان دولت
و 15 هزار میلیارد
تومان بابت بیمه
های
تکمیلی.
-
علاوه بر این 8
هزار میلیارد
تومان اوراق
قرضه دولت برای
اجرای طرح
تحول بدون تامین
منابع
یعنی
در حال حاضر بی
آنکه آگاه باشیم
هر نفر حدود 400
هزار تومان
بابت این طرح
بدهکار هستیم.
البته بدهی
حدود 20 هزار میلیارد
تومان بیمهها
به مراکز
درمانی طرف
قرارداد که آن
هم نهایتا از
جیب مردم بیرون
کشیده خواهد
شد.
علاوه
بر موارد فوق،
منابعی از طریق
افزایش هزینه ی
پیامکها،
هزینه اینترنت،
مالیات بر
کالاهای آسیب
رسان و هزینههای
بیمه شخص ثالث
در اختیار
وزارت بهداشت
قرار گرفته
است. توجه به
آمار و ارقام
فوق به خوبی
نشان می دهد
که چه بودجه
کلان ومبالغ
هنگفتی به
بهانه ی اجرای
این طرح به یغما
رفته است. به
عنوان نمونه
در سال 1395 بیش از
120 هزار میلیارد
تومان در حوزه
درمان وزارت
بهداشت هزینه
شده و این
معادل درآمد
نفتی کشور طی
این سال است.
اما باید دید
که این مبالغ
کلان و سرمایه
هنگفتی که بیشتر
از اختلاسهای
10 سال اخیر است!
چه نتایجی به
بار آورده
است:
- تورم 2
برابری بخش
بهداشت و درمان
نسبت به شاخص
کل تورم جامعه
بنا بر اعلام بانک
مرکزی.
- افزایش
150% هزینههای
نظام سلامت
نسبت به قبل
از اجرای طرح.
-
افزایش شدید
سهم سلامت در
سبد هزینههای
خانوار به
عنوان شاخصی
از فشار هزینههای
درمانی بر دوش
مردم.
-
افزایش بیش از
300% هزینههای
درمانی برای
مشمولین تامین
اجتماعی.
-
ورشکست شدن بیمههای
درمانی. نمونه
205 برابر شدن
پرداختی بیمه
تامین اجتماعی
و استقراض از
بانک رفاه برای
پرداخت
معوقات بیمارستانها.
-
رواج پرداختهای
نجومی به
پزشکان و افزایش
شدید شکاف
طبقاتی و
درآمدی بین
پزشکان و سایر
کارکنان نظام
سلامت و سایر
اقشار جامعه و
به تبع آن
اعتراضهای
گسترده نسبت
به تبعیض و بی
عدالتی در
پرداختها
از جانب کادر
درمانی.
- عدم
رشد ملموس در
شاخصهای
بهداشتی که
ناشی از نگاه
درمان محوری (
سودآورتر!)
حاکم بر وزارت
بهداشت و بی
توجهی به سایر
جنبههای
سلامت و پیش گیری
و توقف اجرای
طرح پزشکان مقیم
پس از صرف
منابع مالی بسیار
بدین منظور.
باز
هم نگاهی گذرا
به آمار و
اخبار رسمی به
خوبی نشان می
دهد که منافع
این طرح به جیب
چه کسانی واریز
شده است:
- طی 3
سال اجرای طرح
تعرفههای
پزشکی بین 200 تا
400 درصد افزایش یافته
است. نمونه
کارانه
پرداختی تامین
اجتماعی به 2500
پزشک عمومی و 3700
پزشک متخصص
شاغل در این
سازمان قبل از
طرح حدود 75 میلیون
تومان و بعد
از طرح حدود 277 میلیارد
تومان.
- قبل
از طرح درآمد
سرانه پزشکان
35 برابر متوسط درآمد
جامعه بوده و
بعد از طرح این
تفاوت به 100
برابر بالغ
گشته است.
در این
ارتباط دست
اندرکاران
وزارت بهداشت
بعد از اجرای
این طرح صاحب
حقوقهای
نجومی شده
اند. نمونه
درآمد وزیر
بهداشت
ابرتاجر لنز و
لیزیک کشور از
سهام بیمارستانها،
واردات تجهیزات
پزشکی و حقوق
ثابت روزانه
مبلغی بالغ بر
100 میلیون
تومان!
آنچه
در واقع پشت
پرده طرح تحول
اتفاق افتاده کارانههای
نجومی،
دستگاههای
پولساز
واردات تجهیزات
پزشکی، منع
صدور فیشهای
حقوقی صاحب
منصبان و یا فیشهای
محرمانه تحت
عنوان سی دیهای
رمزدار و...
وزارت
پزشک زده ی
بهداشت و نظام
پزشک سالار در
بستر مناسبات
قدرت مدار و
سود
محورحاکم، بیشترین
پرداختیها
را به مدیران
پزشک وزارت
بهداشت داده،
پرداختهای
چند صد میلیونی
آن هم در شرایطی
که در بعضی
مراکز درمانی
دستمزد پرسنل
تا حدود یک
سال پرداخت
نشده است. در
واقع نه مردم
و نه کادر
درمان از طرح
سلامت هیچ سودی
نبرده اند و
منافع حاصل از
این طرح تنها
به جیب پزشکان
و صاحب منصبان
وزارت بهداشت یعنی
راس هرم نظام
پزشک سالار
سرازیر شده
است. در مسیر
طرح تحول شرکتهای
تجهیزات پزشکی
عمدتا در
انحصار چند
کانال خاص
وابسته به قدرت
فعالیت داشته
اند و مراکز
تشخیصی نیز
بدون آنکه تاثیری
در رشد شاخصهای
سلامت داشته
باشند رشد بی
رویهای
داشته اند.
عمده مبالغی
که در زمینه ی
دارویی به بیمهها
تحمیل شده نه
مربوط به
داروهای ضروری
مانند آنتی بیوتیکها
بلکه مربوط به
داروهای غیر
ضروری از جمله
هورمونهای
رشد است که بیشتر
برای تقویت
عضلات
ورزشکاران به
کار می رود.
با
توجه به مبالغ
کلانی که در
طرح تحول به جیب
پزشکان ریخته
شده علنا پدیده
ی "زیرمیزی"
به پدیده ی
"رومیزی" تبدیل
شده است. کشتی
طرح تحول چنان
به گل نشسته
که حتی رئیس
کمیسیون
بهداشت و
درمان مجلس علی
رغم آنکه این
نهاد هم مانند
نظام پزشکی
حامی منافع
پزشکان است
اذعان داشته
که پول طرح
تحول عمدتا به
برخی افراد
وزارتخانه
داده شده ولی
گفته شده که
در مناطق
محروم هزینه
شده است. بنا
بر اظهارات
مسئولین نظام
پرستاری به
عنوان قشری که
تنها نصیب
آنان از طرح
تحول فشار کاری
بیشتر است از
بودجهای
که از هدفمندی
یارانهها
سالانه برای این
طرح در نظر
گرفته شده هر
سال 500
هزارامکان
شغلی ایجاد
کرد یا اگر از
این مبلغ سالیانه
یک میلیارد
تومان به هر بیمارستان
برای کمک به بیماران
نیازمند
اختصاص داده می
شد عملا این بیماران
به رایگان از
بیمارستان
ترخیص می
شدند. یا اگر این
مبلغ برای
مرمت بیمارستانها
اختصاص داده می
شد 540 بیمارستان
برای مدت 5 تا 10
سال از مرمت بی
نیاز می شدند.
این
طرح مانند بسیاری
از طرحهای
دیگر سراسر
دروغ و وعدههای
کاذب است دروغهای
فاحشی از جمله
گام هفتم که
نظارت و ارزیابی
بازخوردهای این
طرح بود ولی
عملا حذف شد و
مسئلهی
آمبولانس هوایی
به جای آن
آورده شد که
اساسا بی ربط
و مسخره به
نظر می رسد.
وزارت بهداشت
ادعای ایجاد 21
هزار تخت
درمان کرده در
حالیکه در
واقع ابن تختها
عمدتا مرمتی
بوده اند نه اینکه
به آمار تختها
اضافه شده
باشد. برای
اثبات ادعای ایجاد
مراکز درمانی
جدید مضحکهای به
راه افتاده که
بعضی از مراکز
درمانی بدون
آنکه دارای
بخشها
و امکانات
لازم باشند به
صورت صوری
افتتاح می
شوند و یا بعضی
از مراکز
چندباره گشایش
می یابند؛
نمونه بخش سی
تی اسکن بیمارستانی
در شهر
کرمانشاه که
چندین بار
افتتاح شده
است. سیستم
پزشک سالار
وزارت بهداشت
در جهت پیشبرد
اهداف سودجویانه
ی خود به تخریب
پرستاری
آکادمیک
پرداخته تا هیچ
مانعی بر سر
راه سیستم
برده داری نوینی
که حاکم کرده
باقی نماند از
جمله این
اقدامات حذف
جایگاه شغلی
بهیاری و
آموزشهای
یک ساله با
عنوان کمک
پرستار و جایگزینی
آن به جای
پرستاران
متخصص است.
طرحی که حاصل
آن سقوط سطح
سلامت جامعه،
افزایش
سودآوری سرمایه
داری پزشکی و
پرورش نیروی
کار مطیع و
دست به سینهای است
که باعث
تحکیم هر چه
بیشتر سیستم
برده داری
بهداشت می
شود.
و نتیجه
آنکه مناسبات
پزشک سالاری
حاکم در قالب
طرح تحول تنها
و تنها در جهت
منافع راس هرم
پزشک سالاری
عمل کرده و
مردم نیز در
ظاهر خدمات
ارائه شده
مراکز دولتی
را به صورت
مقطعی دیده و
پشت پردهی
این طرح که چه
گونه با
ترفندهای
مختلف چند
برابر هزینههای
درمانی از جیب
خود آنان بیرون
کشیده شده و
به جیب اقلیتی
ریخته شده فعلا
پنهان است،
نظام سلامت در
حال احتضار
است و راه
نجات آن
اعتراض و
مبارزه با این
مناسبات است.
تیر
ماه 1396